April 08, 2020

مراقبۀ ماندالای اول - روز شانزدهم

یکشنبه 91.09.05
امروز ساعت 6:30 مراقبۀ نفس عمیق کوبه ای را شروع کردم. در حین مراقبه مدام در ذهنم یک نام تکرار می شد - که نمی توانم اینجا بگویم - و نمی دانم از کجا به دهنم مخابره می شد، این نام حتا قبل از اینکه بطور کامل از خواب بیدار شوم و در حال خواب و بیداری بودم در ذهنم تکرار می شد، شاید مربوط به مستند فرازمینی ها بوده که دیشب دیدم ولی فکر نمی کنم به آن ربطی داشته باشد. 
سر مراقبۀ  نفس عمیق یک تصویر دیدم مثل روشن فسمت باریکی از صورت یک پیرمرد حدود هفتاد سال. سه رخ چهره اش را می دیدم که به من نگاه می کند ولی فقط قسمت باریکی و بیرونی صورتش با نوری روشن و قابل دید بود.
سر مراقبۀ ماندالا، باز هم همان داستان مثلثها تکرار شد و دیگر خبری نشد. اعتراف می کنم دیگر از هردو مراقبه خسته شده ام و امیدوارم دست کم یک روز به من استراحت داده شود.

No comments:

Post a Comment