April 04, 2020

مراقبۀ ماندالای اول – روز چهاردهم ، نفس عمیق کوبه ای - روز دوم


جمعه 91.09.03
در مراقبۀ ماندالای امشب اتفاق جدیدی نیفتاد.
کلاغ گفت : « چند روز دیگر هم روی ماندالای اول باش و ببین چیزی برای گفتن دارد یا نه و بعد روی دست آوردهایش مراقبه سکوت کن تا رازش را برایت فاش کند. »
مراقبۀ نفس عمیق را ساعت 2:30 یا 3 نیمه شب انجام دادم بعد از پایان مراقبه تا چشمم را باز کردم دو شبه سیاه دو متری دیدم که روی دیوار شمالی به سمت دیوار غربی دویدند.
کلاغ گفت : « دستیارم را فرستادم تا ردی پیدا کند ولی موفق نشده گویا فقط دو رهگذر بودند.»
غروب در بالکن برای تاتوره هایم عود لوندر روشن کردم و بخورشان دادم و بعد آنها را از ریشه بیرون آوردم. بعد از آن تا ساعت 11 شب حالت تهوع داشتم، خودم فکر می کردم که این حالتم مربوط به نمک اسفند باشد ولی کلاغ گفت : « مربوط به تاتوره هاست، امسال هر کس تاتوره هایش را در آورد یا دچار بی حالی شدید شد و یا حالتی شبیه مسمومیت پیدا کرد! »

No comments:

Post a Comment