April 14, 2020

رویای حشرات


سه شنبه 92.07.09
من مدتیست که با یک تور طبیعت گردی مشغول به طبیعت گردی هستم. آخرین سفری که داشتیم، مسئولین تور به عنوان جذابیت این دور تورشان یک مربی یوگای خانم با برنامه های ویژه مدیتیشن و یوگا را جزو کادر تور همراه داشتند. سفر خوبی بود، بگذریم ...
در خواب دیدم که من با اون خانم مربی یوگا دوست هستم. او یک شال سفید و جلیقۀ گلدار به تن داشت. هر دویمان در اتاق من ( که البته هیچ ربطی به من نداشت) روی لبۀ تخت نشسته بودیم و صحبت می کردیم. ناگهان دیدم از جایی از اتاق مگسهای زیادی بیرون آمدند، نگاهم را به مربی انداختم ولی دیدم روی لباسش پر شده از عنکبوتهای ریز – البته بیشتر شبیه سوسکهای درختی خاکستری بودند که آهسته راه می روند ولی با پاهای عنکبوتی – و دیدم گوشۀ جلیقه اش پر از آن عنکبوتهاست ...
کلاغ گفت : « حضور حشرات یک نشانه است. باید از کتاب نشانه ها پیدا کنی عنکبوت نشانۀ چیست »
گفتم : « عکبوتها روی لباس مربی بود نه من ! »
گفت : « فرقی ندارد، آن مربی یوگا برای این در رویای تو حضور پیدا کرده تا تو آن چه دیدی را جدی بگیری چون به هرحال او هم یک سالک و یک مراقبه گر است.»

No comments:

Post a Comment