June 07, 2019

نمک دوست داشتنی

شنبه 90.11.29
امروز صبح کلاغ تماس گرفت. من همه ی ماجرا رو براش تعریف کردم در حالیکه با به یاد اوردن اون جریانات نمی تونستم جلوی گریه ام رو بگیرم. 
کلاغ گفت : « حجم عصبانیت هنوز هم بالاست، بهتره یک آرامبخش بخوری و یک دوش آب نمک هم بگیری.»

صبحانه خوردم و رفتم حمام، سه ساعت زیر دوش بودم و خیلی گریه کردم، حالم رو به شدت خراب کردم، همه چیز فوق العاده نا امید کننده و سیاه بود. ولی بالاخره وان رو پر از آب کردم و یک استکان نمک خرد شده درونش حل کردم وقتی وارد آب نمک شدم احساس سبک بودن خاصی داشتم. این  تجربه وقتی فوق العاده تر شد که چند قطره افشره ی لوندر  بهش اضافه کردم، هرچند قهرمان اول داستان باز همون نمک شگفت انگیز میمونه.

No comments:

Post a Comment