June 11, 2019

مراقبۀ عالم اثیری - جلسۀ 5

جمعه 91.01.25
امروز با کلاغ و یکی از دوستان کلاس آسترولوژی رفتیم کوه. اینبار کوه چین کلاغ. من چند بار نزدیک بود پرت بشم تو دره، انگار نیرویی از یک جهت من رو می کشید.
کلاغ گفت : « بی حالی و بی انرژی بودنت مربوط به هاله ات می شه. هالۀ تخم مرغی توو کمی کج شده، من از ( V ) خواستم تا اون رو درست کنه و دلیل اینکه نزدیک بود زمین بخوری یا پرت بشی این بود که جسمت تحمل انرژی ( V ) رو نداره ولی مثل اینکه بالاخره خودم باید درستش کنم.»
در مورد چاکراهام گفت : « چاکرای یک خوبه، چاکرای دو و سه به همون شکل هست که گفتم، البته چاکرای سه نمی دونم دلیلش چیه ولی فرم چرخیدنش جور دیگه ای هست، چاکرای چشم سوم بازه و چاکرای تاجی بسیار بسیار بازه، انگار ارتباط و اتصال قوی با خالقت داری. »

امشب مراقبۀ عالم اثیری مثل دفعات قبل بود و موفق به ورود ارادی نشدم.

No comments:

Post a Comment