December 07, 2016

مراقبۀ جاذبه - روز 51

چهارشنبه 1390.11.12
بعد از مراقبۀ موفقیت آمیز از باب ایجاد ارتعاش، رفتم پای سیستم و دیدم اون دشمن عوضیم تو یاهو مسنجر دُرفشانی کرده و ... متاسفانه دوباره حالم بد شد.
اشعار کلاغ رو هم مسخره کرده بود، هرچی برای اون نوشته بود برای حامیم فرستادم. اونهم عصبانی شد و زنگ زد به دوستش که استاد جادوهای سلیمانیه تا به قول خودش یه گوش مالی اساسی حرومش کنه، ببین چقد شورش کرده بوده که صدای اونم در اومده و میخواسته یه دستی به دلش بکشه... دیگه مانعش نشدم چون دیگه حوصلۀ این من گفت تو گفت ها رو با چاشنی وقاحت و شرارت نداشتم. اعتراف می کنم خوشحال هم می شم. تا حالا مانع حامیم بودم که این گودزیلا رو سر جاش بنشونه ولی از الان به بعد دیگه نه. چون داره به حامی من هم توهین می کنه و ... کلن دیگه میسپارم دست کلاغ و دوستش. 
هر بار که من پیشرفتی هر چند جزیی در مراقبه هام داشتم این عوضی یه شلنگی میندازه !!!
ساعت 12 و ... نیمه شب، در ساعت مارس طلسمی برای محافظت از خودم نوشتم ...
امشب هم در مراقبۀ جاذبه اتفاق جدیدی نداشتم.

No comments:

Post a Comment