February 19, 2015

مراقبۀ صدای چاکرای اول - مولادهارا چاکرا - روز 6

یکشنبه 1390.07.10
مراقبۀ روز
یک شهود داشتم.من خودم رو داخل اتاق شوهر خاله ام که جدیدن از دنیا رفته بود دیدم. همینطور دیدم شوهر خاله ام دم در اتاق ایستاده، خوشحال بود ومی خندید. و یک عینک به چشمش بود که تا حالا ندیده بودم.  پرسیدم : حالتون چطوره ؟
در حالیکه می خندید گفت : بله، خوبم !
به نظرم پیر تر از زمانی می آمد که مُرده بود.

مراقبۀ شب
هیچ احساس خاصی نبود.


No comments:

Post a Comment