جمعه 93.02.05
در کتاب "مراقبه،
هنر وجد و سرور" اثر اوشو خواندم هنگامی که تمام وجودت جنب و جوش باشد و با
آن وضع به مراقبه بنشینی به دیوانگی می رسی و ناگهان به بی خردی ات پی می بری –
یعنی حجم زیادی از بی خردی و آنهم به یکباره – که سبب دیوانگی لحظه ای می شود و تو
می بینی که به جای مراقبه، همۀ ذهنت درگیر چرندیات و تحرک درونی شده بنابراین
توصیه کرده بود قبل از هر مراقبه مدتی تنها پیاده روی کرده و یا رقص و پایکوبی
انفرادی داشته و بعد که انرژی تخلیه شد به مراقبه نشست تا بشود به آن قسمت خلوت
درونی دست یافت.
کلاغ گفت : « درست
است. این خیلی کمک می کند ولی اگر یادت باشد، گفتن کلمه های بی ربط هم همین کار را
می کند و همینطور به دور یک دایره از عقب راه رفتن هم باعث تخلیه این تحرک درونی
می شود که به آن بی عملی محض هم می گویند.»
No comments:
Post a Comment