March 12, 2014

مراقبۀ اقتدار دیدن - روز 14

سه شنبه 90.05.18
امشب نسبت به شبهای گذشته پربار نبود. تصویر پیرزن و کالبدهای دوم و سوم و پیرزن مهربان ظاهر شدند ولی شعلۀ شمع خیلی تکون می خورد. با هر تکون یه چهره ظاهر می شد و با تکون بعدی از بین می رفت.
 درحین این چهره ها تصویری از خودم رو دیدم که اخم کرده بود. خشم و عصبانیت چنان واضح بود که خودم از خودم ترسیدم. خط اخمی بلند بین دو ابرو و چشمهایی خشمگین. این چهره دوبار ظاهر شد.
کلاغ گفت : «این خصوصیت بارز تو هست، در شب چهاردهم باید چهره ها به یک ثبات برسند و این خصیصۀ ثابت تو هست.»
...
ظاهراً این همون چیزی بود که کلاغ دنبالش می گشت چون به من گفت نوشیدن جوشانده رو متوقف کنم و هفت روز سعی کنم شاد باشم تا در روز هفتم مراقبۀ آینه رو برای دیدن موجود آینه با مراسم خاص خودش بتونم به خوبی اجرا کنم که ... البته هر وقت می خوایم شرایط به خوبی پیش بره عوامل برای تخریبش بیشتر از حالت عادی میشه ( قانون مُرفی ) و خب ... با اون حساب نشد که شاد باشم.
...
در این چهارده شب من موفق به دیدن بخشی از هاله ام شدم. اولین بار هالۀ آبی رنگ کدر یا آبی سیر دور سرم ( نیمۀ چپ سرم ) دیدم.
دومین بار هم هالۀ آبی لاجوردی و درخشان که سوزن سوزنی ومثل جرقۀ بود از سر شروع می شد و کم کم دور نیم تنه ام رو می گرفت.

No comments:

Post a Comment