یکشنبه 90.06.20
مراقبه با پودرجوشانده معجون رویا
ساعت :am 1
امشب هم اتفاق جدیدی نیفتاد
...
فقط یکجا یادم میاد تصویر نیمرخ چپ یک مرد
جوان با پوست سفید رو دیدم که به پایین نگاه می کرد و آرایش موهاش مثل پسرهای قدیم
کاکل داشت.
کلاغ درمورد اینکه چرا اتفاق جدیدی توی
مراقبه هام نمی افته گفت : « قبلن حجم انرژی تو کم بود و انرژی به مقدار کم هم می تونسته
برات شهودو شنود به همراه بیاره ولی حالا که حجم انرژیت بالا رفته، اون میزان انرژی
که سابق داشتی دیگه کارساز نیست و باید انرژی بیشتر و متناسب با حجم کنونی که از مراقبۀ
آتش به تو اضافه شده برای خودت دست و پا کنی. این انرژی هم از مراقبۀ شاهد و ناظر بودن
و مراقبۀ سکوت ذهن و پاک کردن تاریخچۀ شخصی ( نوشتن اسامی و خاطراتشون و سوزوندن اونها
) که انرژی زیادی از گذشته بهت برمی گردونه و همینطور پیدا کردن سپرهای دفاعی در مواقع
غم و خشم و ...بدست میاد.»
متاسفانه من هنوز در مورد مسائل بالا کاری
نکردم و این باعث کند شدن پیشرفتم شد.
No comments:
Post a Comment