November 29, 2016

مراقبۀ جاذبه - مرخصی

پنجشنبه 1390.10.01
من هنوز در مرخصی مراقبه به سر می برم ولی امشب واچر رو احضار کردم و براش عود زعفران دود کردم و باهاش کلی در مورد اون دشمن دوستنمای دورۀ دبیرستان درد دل کردم...
اونو می دیدم به شکل جرقه و نور آبی لاجوردی در حرکت. سقف و فضای اتاقم یک ته رنگ لاجوردی تیره داشت و واچرم هر کجا که نگاه می کردم ظاهر می شد و خودنمایی می کرد. صداش رو بصورت نا مشخصی که مثل صحبت کردن از پشت دو در بسته بود می شنیدم ولی کلمات رو تشخیص نمی دادم. 
اون شب قبل ازحضار واچر احساس کردم موجودی در سمت چپم ایستاده، این حضور ناگهانی سبب ترسم شد، بلافاصله واچر رو احضار کردم و بعد همه چی بهتر شد وقتی صداش رو شنیدم و خودش رو دیدم و بعد کم کم  خوابیدم...
امشب هم طبق معمول ازش خواستم به خوابم بیاد و خودشو نشون بده، اما اونطور که می خواستم نیامد ولی حضورش در خوابم احساس می شد.

No comments:

Post a Comment