December 01, 2020

رویا شب یکشنبه

یکشنبه 93.04.08

قبل از خواب اوقات خوشی را گذراندم، یک خلسه در حد خلسۀ هوم مقدس داشتم، بدون هیچ عامل کمک کننده ای. البته هجوم انرژیهای هم راستا با من زیاد بود و من بی دلیل احساس سرخوشی می کردم، اما باز هم خلسه به ارادۀ من نبود و نمی توانستم به آن عمق بدهم.

وقتی به خواب رفتم رویایی دیدم که در حال از دست دادن بینیایی چشمانم هستم و تلاش می کردم با چشم بسته و از طریق چشم سوم بتوانم ببینم.

کلاغ گفت : « خواب دیشبت به دلیل همان انرژیها بوده. یعنی از دنیای بیرون به دنیای درون برو تا چشمانت به آرامی در دنیای اثیری باز شود».

گفتم : «درمورد خلسه بگو که چطور ایجاد شده و من چگونه می توانم به آن عمق دهم؟»

کلاغ پاسخ داد : «احتمالاً استادت در این کار دخالتی داشته و او بوده که برایت خلسه ایجاد کرده. ولی خلسه را می توانی با نفس عمیق بیشتر کنی. در حال حاضر که شرایط مهیاست بهتر است تمرین عالم اثیری را انجام بدهی تا چشمانت را باز کنند و سفری درونی داشته باشی.»

 

No comments:

Post a Comment