April 07, 2015

مراقبۀ صدای چاکرای سوم - مانی پورا چاکرا - روز 2

یکشنبه 1390.07.24
مراقبۀ روز
ارتعاش رو بصورت خفیف در بدنم احساس می کردم و بعضی از نقاط مثل نبض ضربان داشت. یک شهودی هم داشتم :
 کسی که برای من مقامی مثل حامی داشت ( ولی کلاغ نبود ) و پوست سفید و هیکل درشت و اندامی کشیده، قوی و ورزیده داشت ( ولی سرش رو نمی دیدم ) بنا بود برای رد شدن یا قبول شدن من در سیر تکامل معنویم، بازی مثل شیر یا خط انجام بده.
اون تعدادی گللوله های قهوه ای ریز و درشت ( به نظرم مثل دانه های قهوه بود ) رو به سمت من ریخت و باید بود با حرکتی سریع با دستش حداقل یک دانۀ آخر رو از قل خوردن به سمت من متوقف کنه. اون سریع عمل کرد ولی موفق نشد و همۀ دانه ها به سمت من قل خوردن و من ... 
اونجا احساس شدید بازنده بودن بهم حمله کرد. درست مثل دلهرۀ گرفتن کارنامۀ لب مرز که فهمیده باشی توش پر از خرابکاریه و بعد هم غم بعد از دونستن مردود شدنم.
بعد از این شهود و در اواخر مراقبه ارتعاش رو در مچ پاهام احساس می کردم حتا وقتی که گوشی رو برداشتم بعد از 5 ثانیه صدای چاکرا رو می شنیدم و با اون صدا بدنم هم مرتعش بود. البته از نوع خفیف و در بعضی از نقاط بدنم. 
در همون حالت خوابیدم، وقتی از خواب بیدار شدم دیدم سینۀ چپ، زیر بغل چپ و پشتم از همون سمت و کف دست چپم خیس عرقه، درحالیکه بقیه بدنم خشک بود. تا حالا فقط کف دستهام عرق می کرد ولی حالا این نقاط جدید هم اضافه شد. این به شکلی بود که من خیس عرق بودم ولی نه احساس گرما داشتم نه کلافگی.
کلاغ گفت : « به احتمال زیاد تثبیت گاه انرژی تورو تغییر دادن و احتمالن تو یک خواب ویژه و یا یک سفر معنوی در خواب هم داشتی. دربارۀ هودت باید با استاداصلیت صحبت کنم. امشب باهاش صحبت می کنم و بهت خبر می دم جریان چیه.»

مراقبۀ شب
ارتعاش رو در نادیها در جاهای مختلف بدنم احساس کردم. یک شُک یا پرش هم در بالاتنۀ چپم داشتم و همینطور در انگشت دست راستم و باز هم تیک عصبی در عضلۀ گوشۀ لبم.
کلاغ گفت : « در مورد شهودت با استادت صحبت کردم. گفت اون کسی که مینو دیده بود خود من بودم، مینو باید بیشتر رها و پذیرا باشه. منظور این نبود که مینو مردود شده، پیشرفت مینو خوبه ولی خودش راضی نیست.
مینو تو واقعن راضی نیستی؟!! »
گفتم : « من احساس می کنم پیشرفت حلزونی و کُندی دارم ولی این مدل رو پذیرفتم، شاید مال من اینطوریه ...! »
کلاغ گفت : « من می تونم تو رو خیلی زود جلو بندازم ولی می خوام خودت این  سیر رو داشته باشی و مال خودت باشه، و همینطور دوست دارم ساختارت قوی بشه و پایه هات محکم باشه ... اما پیشرفت تو بسیار خوب و شیک هست و همه چیز تا الان به خوبی و درستی انجام شده. »

No comments:

Post a Comment